چکیده: اکوسیستم های بزرگ جهان آن چنان در معرض تخریب قرار دارند که این امر به صورت بزرگترین معضل جوامع انسانی درآمده است. ارقام زیر دلهره آور هستند: 50-25 درصد از چوشش گیاهی و گونه های جانوری پیش از پایان سده جاری مضمحل خواهند شد. جنگلها از نظر وسعت رو به کاهش و بیابانها رو به گسترش دارند. فرسایش، خاکهای حاصلخیر را از میان بر می دارد. گرمایش کرده زمین به اثرات مخربی بر محیط زیست دارد. تئودور روزولت در 1959 م. گفت: اگر نسل فعلی به تخریب منابع ادامه دهد، برای فرزندان ما چیزی باقی نخواهد ماند. پیش از او، مالتوس در سده 18 م. رابطه میان افزایش جمعیت و منابع غذایی را مطرح ساخت. اینها و سایر دلنگرانیها زمینه ساز سکل گیری فعالیتهای سبزها و دیگر نهادهای غیردولتی هوادار اکولوژی در اروپا شد. جغرافیدانان امروزی نمی توانند آنچه را که بر سر محیطهای کره زمین می آید، تحمل کنند. خسارات هوارده به هوا، آب، خاک و پوشش گیاهی جغرافیدانان را وادار به اتخاذ دیدگاهی متفاوت و معتدل تر به جهان وادار می سازد. اگر چه آنان نسبت به داده هایی که اکولوژیستها در مورد خرابیهای ناشی از فعالیتهای انسانی، نظر متفاوتی دارند، اما این معضل آنقدر جدی است که بنیادهای لازم را برای تحلیلهای جغرافیایی آتی فراهم می سازد.
بسیاری از ما این روزها آن قدر غرق زندگی در دنیای مدرن و گرفتاریهایش شدهایم که بخشهای مهمی از زندگی فردی و جمعیمان را به دست فراموشی سپردهایم. بخشهایی که شاید از ارکان اصلی زندگی هر یک ما به شمار آیند. مطالعه و توجه به شکلگیری عادت آن یکی از همین مقولههاست، مقولهای که حداقل در میان مردم ما چیزی نمانده که از یاد برود. بهترین شاهد برای این ادعا هم ورود انواع و اقسام سرگرمیها و ابزارهای دیجیتالی به درون خانوادهها است، ابزارهایی که به مرور در حال جایگزین شدن به جای کتاب هستند، سرگرمیهایی که شاید کودکان را در طول روز مشغول خود ساخته و از این طریق مادران و پدران جوان فرصت بیشتری برای پرداختن به کارهای دیگرپیدا کنند.
تمام اینها در حالی است که سرانه مطالعهای که همه از پائین بودنش گلایه دارند، عادتی نیست که در بزرگسالی بتوان نهادینهاش کرد. باید از همان دوران کودکی به پیریزی پایههایش توجه کرد. اتفاقی که هنگامی که مادر یا پدر کتابی در دست گرفته و برای کودک خود میخوانند؛ رخ خواهد داد. اتفاقی که این روزها به لطف همان سرگرمیهایی که ممکن است به شکل انواع و اقسام لوحهای فشرده بازی یا کارتون و... به خانههای ما راه یافته باشند؛ در حال وقوع است. به همین منظور امروز تصمیم گرفتیم پای گفتوگوی یکی از نویسندگان کودک و نوجوان کشورمان که سابقه کاری او سالها فعالیت در حوزه کودکان و نوجوانان را هم نشان میدهد بنشینیم. مریم صباغزاده، مدیر مرکز آفرینشهای فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان.
تمرکز خانوادههای جوان به تهیه انواع و اقسام سرگرمیهای دیجیتالی به جای خرید کتاب چه نتایجی برای نسلهای آینده به دنبال خواهد داشت؟
به طور قطع کتاب چیزی نیست که بتوان برایش هیچ جایگزینی پیدا کرد اما این که در استفاده از لوحهای فشرده و سایر سرگرمیهای دیجیتالی تنها به نکات منفی آن اشاره کنیم هم قضاوت درستی نیست. این ابزارهای سرگرمی نوین که بخشی از آنها به صورت بازیهای رایانهای و بخش دیگری هم به شکل انواع و اقسام لوحهای فشرده اعم از شعر و آوازهای کودکانه، قصهگویی، کارتن و... مورد استفاده قرار میگیرند، همانند شمشیر دولبهای عمل میکنند. وجود این سرگرمیها درخانههای امروز را نمیتوان اتفاق بدی به شمار آورد و نمیتوان بچهها را به طور کامل از این وسایل نهی کرد. ما هم به عنوان مادران و پدرانی که در عصر حاضر زندگی می کنیم ناچاریم تا حدی قدم در دنیای فرزندانمان گذاشته و آن را بشناسیم. در دنیای بچههای امروز که تا چشم باز کرده اند خود را در کنار ابزارهایی همچون رایانه دیدهاند وجود این سرگرمیها چیز غریبی نیست. از همین رو می گویم که در قدم نخست باید دنیای بچهها را بشناسیم و بعد تصمیم بگیریم که کدام ابزار نباید در دسترس آنها قرار بگیرد.
پس معتقدید که در استفاده از این ابزارهای نوین سرگرمی باید از دو منظر نگاه کرد؟
بله همین طور است. باید با واقع بینی بیشتری به این مسئله بپردازیم. این که تنها بر جنبه منفی آنها تأکید کنیم نشان از بیاطلاعی و قضاوت یک طرفه ما دارد. البته قبول دارم که این لوحهای فشرده و ابزارهای دیجیتالی مطالعه و بازی به مرور در حال جایگزین شدن به جای کتاب هستند، اتفاقی که به هیچ وجه دیدگاه مثبتی به آن ندارم. با توجه به حوزه کاری خودم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و این که باید برای خرید کتاب از انتشاراتیهای غیرکانونی برای نزدیک به هزار مرکز کانون تصمیم بگیریم، تا حد بسیاری در جریان این مباحث قرار دارم. برای همین است که میگویم نباید تمام تمرکزمان بر مخرب بودن استفاده از ابزارهای نوین سرگرمی باشد. اگر قرار به نقد این سرگرمیهای دیجیتالی باشد باید به جنبههای خوب و بد آن با هم پرداخته شود. در کانون پرورشی کمیته انتخاب کتابها، به کتابهای الکترونیک، بازیهای رایانهای و سایر سرگرمیهای دیجیتالی هم بها داده میشود.
مخرب دانستن مطلق این سرگرمی را شما از بیاطلاعی از دنیای کودکان و ناآشنا بودن با این سرگرمیهای دیجیتالی میدانید؟
بله. باز هم می گویم قبل از هرگونه اظهار نظردر خصوص مثبت یا منفی بودن تأثیرات استفاده از این سرگرمیها باید قدم به دنیای کودکان گذاشت و آن را شناخت. باید اطلاع درستی از کارکردهای این سرگرمیها پیدا کرد و بعد در خصوص آن صحبت کرد. باید با نگاه واقع بینانهای به دنیای بچهها نزدیک شد و از دنیایی که آنها دوست دارند باخبر شد. منتها باز هم میگویم که نباید با توجه بیش از اندازه به این سرگرمیهای نوین بچهها را از کتاب و مطالعه به شکل سنتی آن محروم کرد. خود من با این که در اواخر دهه چهل عمرم هستم ولی هنوز که هنوز است تا کتاب تازهای در دست میگیرم از بوی صفحات کاغذی آن به وجد میآیم. هر زمان که کتاب تازهای می بینم اول با بوی صفحات کاغذیاش نفس میکشم و بعد به مطالعه آن میپردازم. بیاغراق در هیچ زمان و دورهای نمیتوان جایگزینی برای کتاب برگزید. هیچ سرگرمی و ابزاری قادر نخواهد بود جای کتاب را بگیرد.
کتابهای دیجیتالی چطور؟
این گونه کتابها در دنیای امروز و به واسطه گسترش استفاده از فضای مجازی طرفداران خاص خود را پیدا کردهاند. کتابهایی که کاربران معمولاً پشت رایانه یا در تلفن همراه خود به مطالعه آنها میپردازند. منتها معتقدم که این کتابها بیشتر برای اوقاتی که ما زمانی برای مطالعه در اختیار نداریم مناسب هستند. من هم از کتابهای گویا استفاده میکنم ولی تنها زمانی که مشغول کارهایی همچون رانندگی یا انجام کارهای روزانه غیر فکری هستم. دنیای امروز و مشغلههایش آنقدر انسانها را درگیر خود کرده است که استفاده از کتابهای نوین برای افرادی که به مطالعه علاقهمند هستند تقریباً گریزناپذیر است. به همین خاطر است که معتقدم نباید تنها بر جنبه منفی این ابزارهای نوین تأکید داشت. اما در صورتی که ضرورتی احساس نشود هم استفاده ازاین ابزارهای دیجیتالی را توصیه نمیکنم. از کتاب و مطالعه آن به شکل سنتی هم که بگذریم این که بچهها تمام روز پشت مانیتور رایانه نشسته و مشغول بازیهای رایانههای باشند چندان قابل قبول نیست. زمانی که کودکان با استفاده از اسباب بازیهای واقعی و خارج از فضای مجازی به بازی میپردازند؛ مهارتهای بسیاری کسب میکنند. شاید بد نباشد در خصوص اهمیت این مسئله مثالی بزنم. در کشور ژاپن این مسئله از چنان اهمیتی برای والدین جوان برخوردار است که تلاش میکنند از همان سالهای نخست زندگی به کودکانشان در کسب مهارتهایی این چنینی یاری رسانند. به عنوان نمونه برای آنها اسباب بازیهایی بسیار کوچک تهیه میکنند؛ اسباب بازیهایی که قطعات بسیار ریزی دارند. از این طریق کودک از همان ابتدا دستانش توان کار کردن با اجزای کوچک را میآموزد. این درصورتی است که استفاده تمام وقت ازبازیهای رایانهای چنین فرصتی را از کودکان میگیرد. این تنها یکی از معضلات تمرکز بیش از اندازه بر این ابزارهای نوین است.
مطالعه کتاب در تقویت ذهن و دنیای تخیلات کودکان هم اثرات مثبت بسیاری دارد. ابزارهای نوین چطور؟ آیا آنها هم به همین اندازه در تقویت دنیای خیالی کودکان مؤثر هستند؟
نه. در واقع اصلاً این طور نیست. زمانی که کودک پشت مانیتور مینشیند؛ هم ذهن و هم چشم و گوش او درگیر میشود. زمانی که کودک علاوه بر گوش از چشم خود هم بهره میگیرد؛ دیگر جای خالیای در ذهن او نمیماند که بخواهد به تصویرسازی آن در ذهن خود بپردازد. اما زمانی که والدین برای کودک خود کتابی میخوانند از آنجایی که کودک تصویری از این داستان نمیبیند و تنها با گوش خود میشنود به ناچار در دنیای خیال خود باید به تصویرسازی در خصوص داستان مورد نظر و شخصیتهای آن بپردازد. تقویت قدرت تخیل کودکان از راه کتاب خواندن برای آنان یکی از مهمترین فواید مطالعه است. بچهها میتوانند آن طور که دوست دارند به بازسازی شخصیتها در ذهن خود پرداخته و هر شخصیتی را آن طور که خود دوست دارند تصویرسازی کنند. در صورتی که پدر و مادری بخواهند برای آرام کردن فرزندان خود و این که زمان بیشتری در خصوص انجام کارهای خود در اختیار داشته باشند؛ ازخواندن کتاب دوری کرده و تنها به سرگرمیهای دیجیتالی روی بیاورند باید بدانند که کودکان خود را از چه فرصتی محروم خواهند کرد.
استفاده از دستگاه های جدید سرگرمی و ابزارهای دیجیتالی برای کودکان مضرات بسیاری دارد. باید حواسمان باشد که برای این که آنها را از سر خود باز کنیم به شکلی افراطی به سراغ این سرگرمیها نرویم. همان طور که گفتم مخالف جایگزین شدن کامل این سرگرمیها به جای کتاب هستم. مطالعه کتاب به شکل سنتی از چنان اهمیتی برخوردار است که بیاغراق میگویم اگر در خانهای یک کتابخانه از کتابهای مکتوب نباشد؛ آن خانه فاقد روح و سرزندگی است.
نفوذ این سرگرمیها و کتابهای گویا در کشورهای دیگر به چه صورت است؟
در چند سال گذشته برخی از کشورهای پیشرفته آنچنان تحت تأثیر فضاهای الکترونیک و مجازی قرار گرفتند که تصمیم گرفتند استفاده از آنها را جایگزین کاغذ کنند. آنها تا حد بسیاری این کار را انجام دادند ولی در نهایت از کرده خود پشیمان شدند. این کشورها بعدها فهمیدند که به پیکره فرهنگ، هنر و حتی دیگر علوم آنها لطمههای بسیاری خورده است. بعد از این آزمون غلط «NGO »های بسیاری فعالیت خود را در راستای حمایت از کتاب و مطالعه به شکل سنتی آغاز کردند. در شرایطی که تمام دنیا به سمت حرمت گذاشتن به مکتوبات میرود حیف است که ما بچههایمان را با این چیزها سرگرم کنیم. ما باید از تجربههای جهانی استفاده کنیم. تجربه نشان داده هیچ ابزار یا سرگرمیای جای کتاب آن هم به شکل سنتی را نمیگیرد. به همین سبب با اطمینان میگویم که آزموده را آزمودن خطاست
کتاب و علاقه به کتابخوانی از جمله عادتهایی به شمار میآیند که از دوران کودکی باید پایههای آنها پیریزی شود. بیاغراق بسیاری از عادتهای ما در دوران کودکی شکل میگیرند. عادتهایی که بسیار قویتر از عادتهایی خواهند بود که در دوران بزرگسالی به آنها توجه خواهد شد. از همین رو پایدارتر هم خواهند بود.
حالا این که چرا در چنین شرایطی و با توجه به اهمیت این مسئله باز هم برخی از والدین به جای صرف زمان کافی برای فرزندانشان آنها را با وسایل و ابزاری سرگرم میکنند که به هیچوجه جای کتاب را نمیگیرد جای بحث و بررسی دارد. متأسفانه بسیاری از پدر و مادرهای امروز به علت مشغلههای کاری ترجیح میدهند به جای آن که کتاب در دست گرفته و برای کودکانشان بخوانند آنها را با سرگرمیهایی همچون تماشای انواع و اقسام لوحهای فشرده مشغول سازند. کودک زمانی که پای رایانه یا تلویزیون به تماشای این سرگرمیهای دیجیتالی مینشیند؛ از پدر و مادر دور شده و کمتر بهانهگیری میکند. از همین رو این لوحهای فشرده و ابزارها برای مادرها به نوعی حکم پرستار بچه را پیدا میکنند و در اختیار پدر و مادرها فرصت بیشتری برای انجام کارها قرار میدهد. پدر ومادری که هر دو شاغل هستند بهطور قطع زمانی که به منزل بازمیگردند آن قدر خسته هستند که فرصت و حوصلهای برای ایفای نقش خود ندارند. به همین دلیل ترجیح میدهند از طریقی کودکانشان را سرگرم کرده و زمانی برای پرداختن به دیگر کارهای خود پیدا کنند. این مشغولیها یکی از مهمترین دلایل روی آوردن بیحد و اندازه به این لوحهای فشرده و ابزارهای سرگرمی است.
توصیه من به این قبیل خانوادهها این است که اگر نمیتوانند یا قادر نیستند به خوبی به عنوان پدر و مادر به ایفای نقش بپردازند؛ حداقل با دقت بیشتری به خرید این محصولات بپردازند. متأسفانه در بسیاری از اوقات در خرید این محصولات انتخاب صحیحی صورت نمیگیرد. والدین بدون آن که اطلاع درستی از محتویات این وسایل سرگرمی که لوحهای فشرده در صدر آنها قرار دارند داشته باشند؛ دست به خرید آنها میزنند. باز هم تأکید میکنم اگر فرصت آن را ندارید که برای فرزندتان کتاب خریده و همراه آنها بخوانید حداقل با دقت بیشتری این لوحهای فشرده را خریداری کنید. این که بنشینید ببینید لوحی که قرار است فرزندتان به تماشای آن بنشیند چیست؛ زمان چندانی لازم ندارد. محتویات بسیاری از این لوحها حتی ممکن است منجر به مسموم شدن فکر و ذهن آنها شود.
اغلب خانوادههای جوان ایرانی این روزها تنها صاحب یک فرزند هستند. بنابراین این لوحها به نوعی حکم خواهر و برادر نداشته آنها را هم بازی میکند. به همین دلیل در صورتی که در انتخاب آنها دقت عمل چندانی صورت نگیرد منجر به وارد کردن آسیبهای جبران ناپذیری به مخاطبانشان خواهند شد. اگر شما که هماکنون این مطلب را میخوانید یکی از همین پدر و مادرها هستید؛ شاید بد نباشد که کمی به تأمل در این زمینه بپردازید. خوب فکر کنید و ببینید اگر کودک شما در برقراری تعامل با دیگران دچار مشکل است، اگر کودک شما گوشهگیر است و خیلی موارد دیگر؛ شاید تقصیر از شما است. از شمایی که زمان چندانی برای کودک خود ندارید. آنقدر که حتی زمان اندکی برای کتاب خواندن در کنار فرزندتان هم در نظر نمیگیرید.
این موارد تنها بخشی از مشکلاتی است که دور شدن از کتاب و مطالعه و از همه بدتر جایگزین کردن آن با سرگرمیهای دیگر برای کودکان به ارمغان میآورد. اینها بخشی ازآسیبهای دنیای مدرن به کودکان امروز است. آن هم کودکانی که قرار است سازندگان فردای جهان باشند.
در ذهن خود پدر و مادری را تصور کنید که کتاب در دست گرفته و کنار کودک خود به مطالعه آن میپردازند. کودک که از شنیدن داستان به شوق آمده کمی به والدین خود نزدیکتر شده و با آنها به تماشای عکسهای کتاب میپردازد. این مسئله علاوه بر آن که منجر به شکل دادن به عادت مطالعه در کودکان از همان سنین کودکی میشود؛ منجر به برقراری ارتباط بهتر با والدین و برطرف شدن نیازهای آنها هم میشود. متأسفانه عادت مطالعه به سبب بیتوجهی والدین روز به روز در حال کمرنگتر شدن است. شاید اگر بگوییم در حال از میان رفتن است هم چندان اغراق نکرده باشیم. این اتفاق خوبی نیست که ما بچه هایمان را به سبب سرگرم کردن با انواع و اقسام سرگرمیهای نوین و دیجیتالی از لذت کتاب خواندن محروم کنیم. زمانی برای فرزندمان کتاب میخوانیم یا آنها را به مطالعه تشویق میکنیم به آنها در پروراندن قدرت تخیلشان کمک میکنیم. زمانی که کودک داستانی را با استفاده از گوشهایش میشنود قادر به تصویرسازی آنها در ذهن خود خواهد بود. میتواند شخصیتهای داستان مورد نظر را همان طور که میخواهد در ذهنش ساخته و پرداخته کند. میتواند آنها را همان طور که میخواهد در دنیای خیالش به تصویر بکشد. در صورتی که والدین کودکان خود را از مطالعه محروم سازند؛ آنها را از این دنیای عظیم محروم خواهند کرد. ما با این کار قدرت خلاقیت را از بچهها میگیریم.
عادت دادن بچهها به استفاده افراطی ازاین لوحهای فشرده منجر به اعتیاد الکترونیکی آنها میشود. اعتیادی که دست کمی از دیگر اعتیادهای مخرب ندارد. اعتیادی که اگر فکری به حالش نکنیم تمام کودکان ما را گرفتار خواهد کرد.
از همین رو است که معتقدم برای کتاب در خانوادهها باید جایگاه ویژهای قائل شد. کتاب باید جایگاه خاص خودش را پیدا کند. جایگاهی که متأسفانه امروز بسیاری ازما از آن غافل شدهایم. تمام حرف من با پدر و مادرهای جوان این است که اگر در استفاده از این ابزارها ناچار هستید؛ حداقل زمان استفاده از آن را برای کودکانتان محدود کنید و تا حد امکان کتاب را جایگزین آنها کنید.
استفاده از بسیاری از این ابزارهای دیجیتالی در دراز مدت منجر به بروز برخی از نابهنجاریهایی میشود که ما در مطالعه هیچگاه با آنها روبهرو نخواهیم شد. توجه به کتاب و کتابخوانی آن قدر مهم است که میتوان به کمک آن بسیاری از اختلالات کودکان و حتی بزرگسالان را برطرف کرد. شاید اگر خانوادهها و پدر و مادرها میدانستند که با مطالعه چه کارهایی میتوان کرد زمان بیشتری را به آن اختصاص میدادند.
منبع: روزنامه ایران